عدالت فرهنگی، راهبرد نوین سازمان دانشجویان
از نوای رباب بلوچ تا دف کردی: عدالت فرهنگی، راهبرد نوین سازمان دانشجویان
برگزاری دو نشست اخیر فصلی سازمان دانشجویان با معاونین دانشجویی سراسر کشور در دانشگاههای سیستان و بلوچستان و کردستان، رویدادی نمادین و تحولآفرین در فضای دانشگاهی کشور بود. انتخاب زاهدان و سنندج از دو منطقه با اکثریتاهل تسنن و نسبتا محروم و تنوع قومی بلوچ و کرد حاوی توجه سازمان به مسائلی فراتر از انتخاب یک مکان برای نشستها بود و بلکه بیانگر یک اتاق فکر در سازمان برای حتی مکان اجلاسیه ها بود.فرآیندی. که نشان از تحول از یک نهاد صرفاً "خدمت رسان" به سمت یک "نهاد فرهنگی اثرگذار" است. این انتخاب هوشمندانه نشان داد که سازمان دانشجویان با درکی عمیق از مفهوم عدالت، گامهای استواری در مسیر تحقق وحدت ملی و توزیع عادلانهتر امکانات برمیدارد.از دیگر سو با دادن فرصت میزبانی به دانشگاههای مناطق محروم، سرمایه اجتماعی این مناطق تقویت شده و حس خودارزشمندی در بین دانشجویان و مردم این مناطق افزایش مییابد.
فرهنگ؛ زیربنای وحدت ملی و عدالت دانشجویی
این اقدام نمادین بیانگر نگاهی راهبردی به مقوله عدالت است. زمانی که موسیقی رباب بلوچی و نواهای کردی در مجامع رسمی دانشگاهی طنینانداز میشود، پیام عمیق وحدت در عین کثرت به تمامی جامعه دانشگاهی ابلاغ میگردد. این نگاه، فرهنگ را به عنوان زیرساخت اصلی همبستگی ملی و تقویت وفاق اجتماعی معرفی میکند. بر اساس نظریههای جامعهشناختی، به رسمیت شناختن سرمایههای فرهنگی مناطق مختلف، گامی اساسی در شکستن چرخه محرومیت و بازتولید نابرابریهای اقتصادی است. «پیر بوردیو»، جامعهشناس برجسته، تاکید میکند، نهادهای آموزشی میتوانند صرفاً به بازتولید نابرابریها بپردازند یا با بازتوزیع عادلانهی «سرمایه فرهنگی»، به ابزاری برای تحرک و تعادل اجتماعی تبدیل شوند. انتخاب این دو دانشگاه، دقیقاً نشاندهنده ارادهی سازمان دانشجویان تحت رهبری جناب آقای دکتر حبیبیا برای ایفای نقش در مسیر دوم است.
عدالت فرهنگی؛ بسترساز رفاه پایدار
تأمین رفاه مادی دانشجویان بدون توجه به ابعاد فرهنگی و هویتی آنان ناقص خواهد بود. دانشجویی که هویت فرهنگیاش به رسمیت شناخته شود، حتی با امکانات رفاهی محدود، احساس تعلق و رضایت بیشتری خواهد داشت. این رویکرد نوین سازمان دانشجویان نشان میدهد که عدالت فرهنگی پیشنیاز ضروری عدالت رفاهی است. با این نگاه، ما شاهد تحولی اساسی در بازتعریف مأموریتهای معاونتهای دانشجویی هستیم؛ تحولی که از مدیریت امور رفاهی به سمت مهندسی سرمایههای فرهنگی و اجتماعی دانشگاه حرکت میکند.
۱. تقویت «وفاق دینی و ملی» از طریق احترام به تنوع: این انتخاب هوشمندانه، پیام آشتیجویانهای داشت: وفاق ملی نه از طریق یکسانسازی، بلکه با به رسمیت شناختن و احترام به تکثر قومی و مذهبی تحقق مییابد. میزبانی دانشگاهی در منطقهای با اکثریت سنی و دیگری با هویت کردی، نشان داد که دانشگاههای ایران عرصهی همزیستی مسالمتآمیز و غنیسازی متقابل هستند. این اقدام، الگویی عینی برای تحقق «امت واحده» و «وحدت در عین کثرت» ارائه داد.
۲. مقاومت در برابر «خشونت نمادین» با محوریت هنر بومی: سیستمهای اجتماعی غالباً با نادیده گرفتن فرهنگهای حاشیهای، نوعی «خشونت نمادین» اعمال میکنند. برجسته کردن موسیقی مهجور، رقصهای آیینی و پوشش سنتی این مناطق—که هرکدام روایتگر تاریخ، رنج و شادی یک قوم هستند—عملاً به مقابله با این خشونت خاموش پرداخت. این حرکات نمادین، زبان گویایی برای بازگویی روایتهای مغفولمانده و اعطای «حس دیده شدن» و اعتبار به آنان بود.
خلق «برند فرهنگی» و توسعه گردشگری: با معرفی و اعتباربخشی به موسیقی، رقصهای آیینی و صنایع دستی این مناطق در یک گردهمایی ملی، این اقدام به خلق «برند فرهنگی» برای آنها کمک میکند. این برندسازی، پایهای اساسی برای توسعه صنعت گردشگری است که میتواند مستقیم و غیرمستقیم، اشتغالزایی و درآمدزایی برای ساکنان آن مناطق به همراه آورد.
هنگامی که یک منطقه «دیده میشود» و هویت فرهنگی آن به رسمیت شناخته میشود، سرمایه اجتماعی آن افزایش مییابد. سرمایه اجتماعی بالا، اطمینان و اعتماد متقابل را افزایش داده و زمینه را برای جذب سرمایهگذاریهای فراهم میکند. سرمایهگذاران تمایل بیشتری به سرمایهگذاری در مناطقی دارند که از ثبات و انسجام اجتماعی برخوردارند.
به بیان سادهتر، این اقدام سازمان دانشجویان، تنها تقدیر از یک فرهنگ نیست؛ یک استراتژی توسعه اقتصادی خردمندانه است که با شکستن «چرخه فقر فرهنگی» لوییس و بازتوزیع «سرمایه فرهنگی» بوردیو، بستری برای خلق ثروت و رفاه در بلندمدت ایجاد میکند.
در حقیقت، این رویکرد به ما میگوید که کار فرهنگی، جدا از کار رفاهی نیست، بلکه سرمایهگذاری هوشمندانهای برای افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای اجرایی همان کار رفاهی است. دانشجویی که از نظر هویتی و روانی احساس امنیت و آرامش کند، بهترین مخاطب برای خدمات ما خواهد بود.
این تحول شایسته را باید به فال نیک گرفت و آن را سرآغازی برای ایجاد دانشگاهی متکثر، پویا و عدالتمحور دانست. راهبرد نوین سازمان دانشجویان به سرپرستی دکتر حبیبا، افقهای جدیدی پیشروی ما گشوده است. اکنون بر عهده همه ما معاونین دانشجویی است که با همکاری و همدلی، این مسیر را تداوم بخشیده و در جهت تحقق هرچه بیشتر عدالت فرهنگی و رفاهی در دانشگاههای کشور گام برداریم.
برای همه دستاندرکاران این تحول فرهنگی، به ویژه مدیریت سازمان دانشجویان، آرزوی توفیق روزافزون داریم.
حسین ستار/معاون دانشجویی دانشگاه کاشان
نظر شما :