زندگی و آثار کمال الملک به قلم دکترمحمدرضا غیاثیان عضو هیات علمی گروه مطالعات عالی هنر دانشگاه کاشان

۰۵ دی ۱۳۹۶ | ۱۶:۰۹ کد : ۷۹۱۷ اخبار دانشگاه
تعداد بازدید:۳۷۲۱

محمد غفاری (مشهور به کمال الملک) پسر دوم میرزا بزرگ از خانواده معروف غفاری کاشانی در سال 1238 شمسی به دنیا آمد. در سن دوازده سالگی به تهران فرستاده شد و هشت سال در مدرسه دارالفنون نزد مزین الدوله به فراگیری نقاشی پرداخت. حداقل پانزده نقاش از خانواده غفاری را از زمان نادرشاه افشار به بعد می­شناسیم. میرزا ابوالحسن مستوفی، پدر پدربزرگ محمد غفاری، نقاش معاصر نادرشاه و کریم­خان زند بود. عموی محمد غفاری، ابوالحسن خان صنیع الملک، نقاشباشی محمدشاه و ناصرالدین شاه از مهمترین نقاشان عصر قاجار است. پدر کمال الملک، میرزا بزرگ نیز دستی در نقاشی داشت. برادر بزرگترش میرزا ابوتراب هم برای روزنامه چاپ سنگی شرف تصاویر رجال را طراحی می­کرد.

 

در سال 1259 شمسی ناصرالدین شاه در حین بازدید از مدرسه دارالفنون با دیدن تابلویی که محمد غفاری از چهره اعتضادالسلطنه رئیس وقت دارالفنون کشیده بود تحت تأثیر قرار گرفت و دستور داد تا او را به عنوان نقاش به استخدام دربار درآورند. شاه به وی لقب «پیشخدمت حضور همایون» می­دهد و سه سال بعد لقب «نقاشباشی» و یک سال بعد (1263) به پیشنهاد محمدحسین­ خان ذکاءالملک فروغی، شاه وی را ملقب به «کمال الملک» می­کند. اگرچه بسیار مورد لطف ناصرالدین شاه بود، طی پنج سالی که در تالار آینه بود اتفاق ناگواری برایش رخ داد. وی متهم شد که جواهرات قیمتی از تالار سرقت کرده که اگرچه در نهایت مقصر پیدا شد ولی وی هیچ گاه آنرا فراموش نکرد. تابلو «تالار آینه» که به سفارش شخص ناصرالدین بود، مصادف با ترور شاه در سال 1275 شمسی و روی کار آمدن مظفرالدین به اتمام رسید. این اثر اولین پرده ای است که آن را با عنوان «کمال‌الملک» امضا کرده ‌است.

 

مظفرالدین شاه به وی سفارش یک نقاشی را می­دهد که پدرش را به عنوان ولیعهد در مرکز یک پرده نقاشی کند و مظفرالدین میرزا را در مراحل مختلف زندگی در اطراف وی ترسیم کند. وقتی کار تمام می­شود به وی می­گوید که پاداش را خودش انتخاب کند و کمال­الملک سفر به اروپا برای یادگیری فن نقاشی را از شاه درخواست می­کند. یک سال و نیم پس از مرگ ناصرالدین شاه در سال 1277 شمسی عازم اروپا شد و سه سال در آنجا (بیشتر در فلورانس و پاریس) اقامت کرد. در سال 1279 وقتی مظفرالدین در پاریس بود کمال الملک نقاشی هایی که از آثار رامبراند و تیسین کپی کرده بود را به شاه نشان داد و پانصد تومان پاداش دریافت کرد.

 

در سال 1281 شمسی روزنامه شرافت زندگی­نامه­ ای از وی را به همراه پرتره­اش منتشر کرد و بازگشت وی از فرنگ و اعطای نشان درجه یک شیر و خورشید به وی را اعلام کرد. اگرچه کمال ­الملک به مشروطه خواهان متمایل بود، ولی در جنبش مشروطه مشارکت مستقیم نداشت. علیرغم اینکه با مشکلات مالی فراوانی روبرو بود، او از سفارش ترسیم پرتره محمدعلی­شاه سر باز زد. مقاومت او در برابر فشارهای مقامات سلطنتی از وی شخصیت یک قهرمان ملی ساخت؛ به طوری که حادثه کور شدن چشم راست وی توسط ضربه یک سنگ توطئه ای از سوی رژیم رضاشاه تلقی شد.

 

با مرگ مظفرالدین شاه در سال 1286 نظام حمایت هنری درباری که چند قرن در ایران سابقه داشت فروپاشید. در سال 1290 وی اجازه تاسیس مدرسه صنایع مستظرفه را یافت و پس از او شاگردانش حسنعلی وزیری و اسماعیل آشتیانی مدیریت آنرا به عهده گرفتند. در اواخر عمر ملکی در حسین آباد نیشابور خرید و به آنجا پناه برد و در سن 81 سالگی در سال 1319 شمسی در آنجا درگذشت.

 

هنر کمال الملک نقطه اوج تمایل به سبک اروپایی در نقاشی ایران بود که ریشه­ های این تمایل به نیمه قرن هفدهم میلادی و فرنگی سازی باز می گردد. این سبک دو رگه در آثار کمال الملک به سوی سبکی کاملاً اروپایی حرکت کرد که اگرچه مورد تحسین شاگردان و دوست دارانش قرار گرفت که آثارش را انقلابی در نقاشی ایران می دانستند، اما منتقدان مدرن آثار وی را مورد نقد قرار داده اند. اسماعیل آشتیانی، از شاگردان کمال الملک، معتقد بود که در کمال طراحی، غنای رنگی و توجه به جزئیات، کمال­ الملک برجسته­ تر از همه هنرمندان هم­ عصر خود بود. وی همچنین بر این باور بود که نقاشی­های کمال­ الملک با عکس برابری می­کند. از سوی دیگر، آیدین آغداشلو هنرمند و منتقد می گوید که کمال الملک به خوبی قادر بود که اسلوب هنر ناتورالیستی غربی را درک کند اما این را موفقیتی قابل توجه برای وی نمی­داند چرا که هنر غربی در آغاز قرن بیستم در حال تغییر به سوی هنری ذهنی و انتزاعی بود.


( ۴ )

نظر شما :