رییس مرکز کاشانشناسی دانشگاه کاشان: ادبیات فارسی با محوریت عرفان اسلامی به یافتن زندگی اصیل کمک میکند
رییس مرکز پژوهشی کاشانشناسی دانشگاه کاشان گفت: یافتن زندگی اصیل و معنادار یکی از مهمترین ارزشهای مطالعه ادبیات فارسی با محوریت عرفان اسلامی محسوب میشود.
امیرحسین مدنی روز شنبه همزمان با روز شعر و ادب پارسی و بزرگداشت استاد سیدمحمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار (۲۷ شهریور) در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، نخستین امتیاز ادبیات فارسی را آشنایی با فرهنگ کهن و اصیل ایرانی دانست و افزود: شکی نیست که فرهنگ ایران پیش و پس از اسلام، بسیار غنی، چندصدایی و پربار و شامل ادبیات، تاریخ، هنر، فلسفه، موسیقی، معماری، نقاشی، نجوم، شیمی، پزشکی، ریاضی و مهندسی بوده است.
وی با بیان اینکه شناخت فرهنگ کهن و اصیل ایرانی و آشنایی با این فرهنگ پُربار، راههای مختلفی از جمله خواندن ادبیات، شعر و متن ادبی دارد، اظهار داشت: این فرهنگ به قول زنده یاد استاد عبدالحسین زرین کوب فرهنگ چندصدایی، در مقابل فرهنگ تکصدایی است.
به گفته وی، فرهنگ چندصدایی بدین معناست که صداها، آواها و آهنگهای مختلف و متنوّعی از این فرهنگ به گوش میرسد که بارزترین و گوش نوازترین نوا و آهنگ آن، مختصّ ادبیات و بزرگانی چون فردوسی، عطار، سعدی، مولانا و حافظ است.
نگریستن به جهان با نگاهی متفاوت و تازه
عضو هیات علمی دانشگاه کاشان، دومین امتیاز و ویژگی ادبیات فارسی را نگریستن به جهان با عینک و نگاهی متفاوت و تازه عنوان و اضافه کرد: ادیبان و عارفان روشن ضمیر و صاحب اندیشه، با عینکی متفاوت به دنیا و جهان هستی نگریستهاند و البته این هدیه را برای آیندگان به ارمغان آوردهاند.
مدنی با اشاره به اینکه بدون شک، انس همیشگی با ادبیاتِ مکتوب و ملفوظ میتواند نگاه و دیدی متفاوت به دنیا و هستی پدید آورد، تصریح کرد: دومین ویژگی ادبیات، یعنی نگریستن و نگاهی متفاوت و تازه به جهان و پیرامون آن، از طریق ادبیات ممکن است.
وی، دید متفاوت به دنیا و هستی و خوب نگریستن را برای نمونه در شعر سهراب سپهری با عنوان «چشمها را باید شُست؛ جور دیگر باید دید» عنوان کرد و گفت: آندره ژید نویسندهٔ نامدار فرانسوی و برنده جایزه ادبی نوبل در سال ۱۹۴۷ نگریستن و نگاهی متفاوت را با عنوان «بکوش عظمت در نگاه تو باشد» و فریدون مشیری نیز به زیبایی با سرودن این شعر که «نگاه توست که رنگ دگر دهد به جهان/اگر که دل بسپاری به مهر ورزیدن/ اگر که خو نکند دیدهات به بد دیدن» بیان میکنند.
رهایی از روزمرّگی و روز مَرگی
عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان، سومین ویژگی و ارزش ادبیات را رهایی از روزمرّگی و به تعبیری روزمرگی زندگی عنوان و اضافه کرد: بدون شک، شیوههای مختلفی برای نجات از روزمرگی وجود دارد و به یقین، یکی از سریعترین و سادهترین این راهها، غور در اقیانوس ادبیات و هنر است.
مدنی با تاکید بر اینکه آشنایی با اشعار بزرگان ادب فارسی، تکراری نشدن زندگی را برای آدمی به ارمغان می آورد، افزود: «نو شدن در نو شدن دین من است/ نیستی در هستی آیین من است»؛ در شعر مولانا، همان رهایی از روزمرّگی و روزمرگی است که با خوانش چنین اشعاری، این نوشدگی مداوم، هرلحظه تجربه میشود.
وی، رهایی از روزمرّگی و روزمرگی را به تعبیر استاد ملکیان همان «خوشی زندگی» دانست و گفت: وقتی که حافظ میگوید: «ای دل مباش یکدم خالی زعشق و مستی/ وانگه برو که رَستی از نیستی و هستی»؛ در واقع تلاش برای فاصله گرفتن از روزمرّگی با ابزار عشق و مستی به عنوان مهمترین ابزار از نظر حافظ است.
ادبیات فارسی و یافتن راهی برای زندگی اصیل و معنادار
استاد دانشگاه کاشان، چهارمین فایده مطالعه ادبیات را یافتن راه و شیوهای برای زندگی اصیل و معنادار و به تعبیری، معناداری زندگی برشمرد و ادامه داد: انس خواننده با آثار ادبی بزرگ، بی شک،عامل خلق زندگی اصیل و معنادار و در نهایت بهره بردن از این زندگی و حرکت به سوی هدف و مطلوب مورد نظر خواهد بود.
وی اضافه کرد: زندگی اصیل، پنج ویژگی و مختصّه اساسی از جمله استقلال شخصیتی و اتّکا به خصوصیات ذاتی، نخستین ویژگی زندگی اصیل است که اغلب با تعبیر «اعتماد به نفس» از آن یاد میشود و اشعار و حکایات بسیاری در این زمینه از ادب کلاسیک و کهن تا ادب معاصر وجود دارد. وی این بیت اقبال لاهوری را «در جهان، بال و پر خویش گشودن آموز/ که پریدن نتوان با پر و بال دگران»، به معنای استقلال شخصیتی و اتّکا به نیروهای ذاتی عنوان کرد و گفت: آزادگی و راه و رسم آزادی، دومین ویژگی زندگی اصیل و معنادار است که جلوه بسیار بارز آن در حکایات و متون عرفانی دیده می شود.
به گفته وی، حافظ در بیت «غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود/ ز هر چه رنگ تعلّق پذیرد، آزاد است» خود را بنده کسی معرفی میکند که در این دنیا، بندگی و اسارت نداشته باشد و از هرگونه رنگ تعلق آزاد باشد.
رییس مرکز کاشان شناسی دانشگاه کاشان، شادی را سومین ویژگی زندگی اصیل در ادبیات عنوان کرد و گفت: به طور اساسی، ادبیات فارسی به ویژه قبل از حمله مغول، ادبیات شادگرا بوده و حتی پس از مغول نیز درصدی از همان شادی با تغییر رویکرد و زاویه دید وجود دارد.
مدنی، این بیت «قراری بستهام با مِی فروشان/ که روز غم به جز ساغر نگیرم» حافظ را همان شادی در ادبیات برشمرد و افزود: شادی در اشعار مولانا نیز از جمله بیت «باده، غمگینان خورند و ما ز مِی خوشدل تریم / رو به محبوسانِ غم ده، ساقیا افیون خویش» موج میزند؛ به طوری که مولانا در این بیت، به ساقی خطاب می کند که شراب را افراد غمگین میخورند؛ اما عارفانِ شاد و خوشدل و سرمست از رحیق الهی، نیازی به این افیون ندارند.
ابراز همدردی و محبّت به دیگران، شاخص دیگر زندگی اصیل
وی چهارمین مؤلفه زندگی اصیل و معنادار را ابراز همدردی و محبت به دیگران عنوان کرد و اظهار داشت: نمونه بارز این ویژگی درشعر بسیار زیبا و پرمحتوای سپهری با عنوان: «و پیامی در راه» دیده می شود که گفته است: «خواهم آمد سر هر دیواری، میخکی خواهم کاشت/ پای هر پنجره ای، شعری خواهم خواند/ آشتی خواهم داد/ آشنا خواهم کرد/ راه خواهم رفت/ نور خواهم خورد/ دوست خواهم داشت».
به گفته وی، پنجمین ویژگی زندگی اصیل و معنادار، تفکر انتقادی و یا عمق بخشیدن به تفکر و غنای اندیشه است؛ هر چند در ظاهر، شاید چندان به نظر نیاید که ادبیات به آدمی تفکر میآموزد؛ اما با انس گرفتن و غور در دریای ادبیات، میتوان به راستی، شیوه درست اندیشیدن و غنای اندیشه آموخت.
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان سروده «بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین/کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس» حافظ را نشانه ای از آموزش تفکر و یاد دادن اندیشه دانست و گفت: مشاهده حرکت روان آب و تامل در گذر عمر؛ سبب می شود آدمی در مسائل بنیادین زندگی تامل کند و این مهم از مطالعه ادبیات و آموزههای شاعران و عارفان حاصل می شود.
آموزه ها و تعالیم انسانی
مدنی با بیان اینکه پنجمین فایده مطالعه ادبیات را آموزهها، ارزشها و تعالیم انسانی یا همان «مکارم اخلاق»، تشکیل می دهد، افزود: فضیلتها و آموزههایی که میتوانند در زندگی اصیل و سعادت و رستگاری آدمی تأثیرگذار باشند، در ادبیات موج میزند.
وی با تاکید بر اینکه هر شخصی که این بیت: «به راه بادیه رفتن بِه از نشستن باطل/ که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم» سعدی بزرگ را بخواند و تنها همین یک بیت را سرلوحه زندگی خود قرار دهد، به طور حتم، موفق میشود، گفت: بر پایه کلام این شاعر بلند آوازه، حتی به راه بیابان رفتن نیز بهتر از تنبلی و نشستن باطل است.
به گفته وی، مولانا نیز در این بیت «همچو مُستسقی کز آبش سیر نیست/ بر هر آنچه یافتی بالله مایست»، یادآور میشود که آدمی نیز (همچون مستسقی) هر چه به فضیلتها و امور معنوی دست مییابد، نباید قانع شود.
بیست و هفتم شهریور، سالروز درگذشت شهریار، شاعر ایرانی، با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز ملی شعر و ادب پارسی نامگذاری شده است.
نظر شما :