تحلیل استاد وابسته دانشگاه کاشان از دوران "بایدن"
دکتر حسین موسویان دیپلمات ارشد ایرانی و استاد وابسته دانشگاه کاشان در مقاله ای با عنوان « سازمان ملل متحد چگونه می تواند گفتگو در خلیج فارس را پس از روی کار آمدن «بایدن»تسهیل کند؟» تحلیل خود را در این زمینه تشریح کرد .
این مقاله را که به همت مشترک ایشان و دکتر مهران حقیریان تدوین و در شماره 19نوامبر 2020مجله « موسسه صلح و دیپلماسی کانادا» منتشر شده است ، در زیر می خوانید :
درماه اکتبر جلسه ای در مورد بررسی جامع اوضاع خلیج فارس در شورای امنیت سازمان ملل متحد برگزار شد که در آن آنتونیو گوترش به عنوان دبیرکل سازمان ملل متحد اظهار داشت که تجربه جنگ سرد "نشان می دهد که مستقل از برخوردها و اختلافات عمیق در آن زمان ، می توان صلح خلیج فارس را مشابه روند هلسینکی آغاز کرد" که منجر به صلح و همکاری بین کشورهای اروپای شرقی شد. روند هلسینکی توسط تعدادی از سخنرانان دیگر به عنوان اقدامی که می تواند در این منطقه استفاده شود نیز ذکر شد. کنفرانس امنیت و همکاری در اروپا که منجر به قرارداد هلسینکی و ایجاد سازمان امنیت و همکاری در اروپا(OSCE) شد، هدف از تعامل و همکاری بین کشورهای همسایه و منطقه ای داشت.
روسیه به عنوان رئیس شورای امنیت در ماه اکتبر ، یک یادداشت مفهومی را برای این بحث ارائه داد که بر اساس پیشنهاد قبلی روسیه برای امنیت جمعی در خلیج فارس بود. با هدف "تبادل نظر در مورد گزینه های مشخص برای ایجاد مکانیسم های امنیت جمعی در خلیج فارس" ، روسیه تلاش کرد تا نقشی را برای سازمان ملل متحد پیدا کند تا یک فضای غیرمناقشه ای برای تشویق به گفتگو بین کشورهای منطقه فراهم کرده و برای میانجیگری و تضمین احترام به توافقات آینده نقش ایفا کند.
در همین جلسه ، چین به طور مثال پیشنهاد خود برای امنیت و ثبات در منطقه خلیج فارس را ارائه داد و اظهار داشت که با یک تلاش چند جانبه ، منطقه خلیج فارس می تواند "به امنیت جمعی سیستمی" تبدیل شود. نیجر، به عنوان نمونه دیگر ، استدلال کرد که نه تنها سازمان ملل متحد نقشی در حل این موضوع دارد ، بلکه وی انتصاب نماینده ویژه ای از سوی دبیر کل را که وظیفه ارتقا امنیت منطقه ای در خلیج فارس را بر عهده دارد توصیه می کند.
سفیر ترامپ در سازمان ملل ، به نوبه خود ، مکرراً به این ایده اعتراض کرد که صلح و امنیت می تواند از طریق گفتگوی فراگیر که شامل ایران باشد حاصل شود. در حالی که سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس غایب بودند ، دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس بیانیه ای را ارائه داد. وی گفت که "توپ در زمین ایران" است تا فراتر از وعده ها به سمت اقداماتی حرکت کند که نشان دهنده جدیت آن برای تنش زدایی در منطقه است. قطر به عنوان تنها کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس که در جریان بحث حضور داشت ، از سال ۲۰۱۵ ، حتی قبل از تحمیل محاصره توسط سه شریک خود در شورای همکاری خلیج فارس ، خواستار "گفتگوی معنی دار" با ایران شده و به دفعات از حل و فصل اختلافات تحت یک چارچوب جمعی استقبال کرده است.
اکثر ۲۳ سخنران از جمله نماینده کشورهای اروپایی حاضر در این بحث بر این توافق داشتند که به عنوان دبیرکل سازمان ملل ، آنتونیو گوترش نقش بسزایی دارد. بند ۸ قطعنامه ۵۹۸، که اساس آتش بس برای جنگ ایران و عراق بود "از دبیرکل درخواست می کند ، با مشورت با ایران و عراق و با سایر کشورهای منطقه ، اقدامات مربوط به افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی کند."
ایران طرح صلح هرمز (HOPE) را در سال ۲۰۱۹ به مجمع عمومی سازمان ملل متحد و سران کشورهای عرب خلیج فارس ارائه داد و از آن زمان و حتی سال ها قبل از ان در تلاش بوده تا باب گفنگو را با همسایگان عرب باز کند. با این حال، نماینده انگلیس استدلال کرد، "به عنوان یک طرف درگیری، ایران یک بازیگر بی طرف نیست و مناسب نیست که ابتکاری به رهبری ایران اجرایی شود." به طور عمده ، می توان این را موضع کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیز فرض کرد.
با روی کار آمدن دولت بایدن در ژانویه ، انتظار می رود سیاست خارجی جدید ایالات متحده نیز از چنین نقشی برای سازمان ملل متحد در کاستن تنش ها در خلیج فارس حمایت کند. از این گذشته ، دولت اوباما چنین گفتگویی را در اواخر دوره ریاست جمهوری خود تشویق کرد و انتظار می رود تیم بایدن این رویکرد را ادامه دهد. اوباما در مصاحبه ای با مجله Atlantic در سال ۲۰۱۶ اظهار داشت که عربستان سعودی باید "منطقه را با ایران مشارکت کند." دولت جدید ایالات متحده به احتمال زیاد از پیشنهاد دبیرکل سازمان ملل متحد برای آغاز روند هلسینکی در خلیج فارس برای دستیابی به صلح و همکاری پایدار بین کشورها پشتیبانی خواهد کرد.
یک همکاری منطقه ای فراگیر می تواند شامل مواردی از قبیل: منطقه عاری از سلاح کشتار جمعی در خلیج فارس، مبارزه با تروریسم ، افراط گرایی و فرقه گرایی ، همکاری صلح آمیز هسته ای ، یافتن راه حل برای مسائل زیست همچون مانند طوفان شن و کمبود آب ، افزایش سرمایه گذاری و تجارت ، و اقدامات چند جانبه درآمادگی برای مقابله با فجایع و بیماری های همه گیر.
اصول اساسی چنین فرآیندی برای منطقه خلیج فارس شامل یافتن یک زمینه مشترک در اصول است که می تواند روابط بین کشورهای همسایه ذینفع را هدایت کند ، همکاری اقتصادی ، علمی ، فن آوری و زیست محیطی بین کشورها را تسهیل بخشد و همچنین همکاری در زمینه مسائل بشردوستانه و مراودات مردمی را گسترش دهد.
با این وجود، همه طرفها باید اقدامات اعتماد سازی را انجام دهند تا روند فرآیند مثمر ثمر و امکان پذیر باشد. اقدامات اساسی می تواند اقدامات اولیه ای مانند "کاهش شعارهای منفی متقابل" ، صدور "بیانیه های یک جانبه در حمایت از گفتگو" و "بیانیه های مشترک با تشریح اصول و منافع مشترک" باشد . رابرت مالی از گروه بحران بین المللی پیشنهادات مشابهی داده است. ایجاد یک خط تلفنی جهت پیشگیری خطر درگیری نیز می تواند مفید باشد.
این اشتباه است که فراموش کنیم در منطقه خلیج فارس به جز تنش با ایران ، مسائل دیگری وجود ندارند. درگیریهای درون شورای همکاری خلیج فارس بیشمار است، از جمله محاصره قطر ، اختلافات مرزی بین همه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و همچنین دخالت سیاسی برخی از کشورها در امور داخلی دیگران.
واقعیت این است که شورای امنیت سازمان ملل متحد نقشی در حفظ یا بازیابی صلح و امنیت بین المللی از جمله در منطقه خلیج فارس دارد. دبیرکل سازمان ملل همچنین وظیفه دارد دفاتر خود را برای حل منازعات در این منطقه فراهم کند. بنابراین، سازمان ملل مطمئناً می تواند گفتگو در خلیج فارس را تسهیل کند و عمل به آنچه در جریان بحث شورای امنیت سازمان ملل متحد از سوی نمایندگان ابراز شد ، بهترین نقطه شروع است. در حالی که اکثریت قریب به اتفاق جامعه بین المللی از این ایده حمایت می کنند ، موضع دولت بعدی ایالات متحده برای شروع چنین فرایند کلیدی است.
دکتر سید حسین موسویان متخصص امنیت و سیاست هسته ای خاورمیانه در دانشگاه پرینستون ، استاد معین در دانشگاه کاشان و مسئول پیشین کمیته روابط خارجی امنیت ملی ایران است. کتاب وی با عنوان "ایران و ایالات متحده: دیدگاه یک فرد داخلی در مورد گذشته نافرجام و راه رسیدن به صلح" در ماه مه سال ۲۰۱۴ منتشر شد. کتاب جدید او: یک خاور میانه بدون سلاح های کشتار جمعی ، در ماه مه سال ۲۰۲۰ چاپ شد. نظرات ابراز شده نویسنده است و مربوط به دانشگاه پرینستون یا دولت ایران نیست.
نظر شما :